آویناآوینا، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 6 روز سن داره

آوینا گل ما

یازده ماهگی

عزیز دلم تو این ماه خیلی بلا شدی کلی حرف برامون میزنی هرکی رو میبینی میگی کیه چیه و میگی سارا ، غزل ،جوجه البته با لهجه شیرین خودت دختر عزیزم این روزا خیلی ازت عکس میگیرم ولی بابا نمی ذاره دوربین رو برنیم به کامپیوتر ایشالا عکساتو از آتلیه میگیرم میذارم برات ...
24 اسفند 1392

راه رفتن

عزیز دل مامان دیگه راحت راحت راه میری اگه زمین هم بخوری سریع خودت بلند میشی . دیگه اصلا دوست نداری چهار دست و پا بری . آرزوی چنین روزی را داشتم عزیز دلم . فدات بشم الهی . چند روز پیش رفیتم آتلیه عکس بگیری حسابی شیطونی کردی با اینکه خیلی خوش خنده هستی اصلا نخندیدی . بابایی خودشو کشت ولی دریغ از یک خنده هر کاری که من و بابایی انجام میدیم پشت سرمون تکرار می کنی . من واقعا از کارات ذوق میکنم . دوستت دارم آوینا جووووووونی ...
7 اسفند 1392
1